یادداشت کن لذت ببر

تبلیغات

موضوعات

نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    یادداشت کن لذت ببر
    به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم مطالبی که در وبلاگ براتون گذاشتم مورد استفاده تان قرار بگیرد و خوشتان بیاید اگر هم از مطالب خوشتان امد یا دوست نداشتید حتما در قسمت نظرات بنویسید خوشحال میشم نظرات شما عزیزان را بدانم.این وبلاگ در تاریخ اذر ماه 1393 شروع به کار کرده برای شما دوستان عزیز.......... امیدوارم روز خوبی داشته باشید در وبلاگ بنده .

امکانات جانبی



ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 3467
    کل نظرات کل نظرات : 40
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 18

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 108
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 469
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 11
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 47
    آي پي امروز آي پي امروز : 36
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 156
    بازدید هفته بازدید هفته : 577
    بازدید ماه بازدید ماه : 26152
    بازدید سال بازدید سال : 72979
    بازدید کلی بازدید کلی : 360210

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.191.97.202
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

پربازدید

تصادفی

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان یادداشت کن لذت ببر و آدرس yaddashtkon.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

انتخاب قاضي

انتخاب قاضي

 

 

           

 

در روزگار قديم ، قاضي شهر تصميم گرفت كه جانشين خودش را انتخاب كند . اين موضوع را با چهار شاگرد در ميان گذاشت و گفت : آماده باشيد تا فردا بعد از جلسه دادگاه امتحاني از شما بگيرم .

 

 فردا صبح شاگردان در در جلسه حاضر شدند ، بعد از اينكه قاضي به شكايات رسيدگي كرد و دادگاه خلوت شد ، قاضي به شاگردان خود گفت : براي امتحان آماده باشيد . مسئله اين است :

 


تاریخ ارسال پست: چهار شنبه 20 بهمن 1395 ساعت: 17:53
می پسندم نمی پسندم

اسفنديار


اسفنديار


اسفنديار پهلواني بزرگ و پسر شاه گشتاسب بود و مادرش كتايون فرزند قيصر روم بود .سه فرزند پسر داشت كه بهمن از همه بزرگتر بود .

اسفنديار خسته وليكن پيروز از جنگ با ارجاسب برمي گشت . او دو خواهر خود را از چنگ اسارات ارجاسب نجات داده بود .

 او ميدانست كه دوران سختي بسر رسيده و تمام دشمنان ايران سركوب شدند و حالا بيايستي پدرش به پيمانش وفا مي كرد و تخت شاهي را دست او ميسپارد و ديگر هيچ دليل و بهانه اي وجود نداشت تا از اين كار خودداري كند .

 


تاریخ ارسال پست: چهار شنبه 20 بهمن 1395 ساعت: 17:47
می پسندم نمی پسندم

ابا برقي و خانه هاي ايراني

ابا برقي و خانه هاي ايراني 

                                 

 

يكي از روزهاي گرم تابستان  همه در خانه بودند . ناهارشان را خورده بودند .

 

در اين هواي  خيلي گرم در يك اتاق خنك يك چرت خيلي مي توانست لذت بخش باشد . ولي تازه خوابشان برد كه برق قطع شد .

 

ديگه خوابيدن خيلي سخت بود . با اين گرما كه نمي شد خوابيد . چون در يك مدت كوتاه كم كم خنكي اتاق تبديل به يك گرماي طاقت فرسا مي شد .

 

دختر كوچولو پيش خودش فكر كرد كه مردم  قبل از اختراع برق و توليد اين كولرهاي خنك كننده چكار مي كردند .


تاریخ ارسال پست: چهار شنبه 20 بهمن 1395 ساعت: 17:46
می پسندم نمی پسندم

امروز

امروز

 

امروز گفتم : دکتر مشگل او چیست؟

 
دکتر گفت : کهولت , پیری , مغزش کوچک شده  , ریه عفونت کرده  ,  مغز عفونت کرده .


امروز گفتم: تو یک ماده ببر بودی  و هفت بچه یتیم را به دندان کشیدی و بزرگ کردی . با زمین و زمان جنگیدی .


گفت: حالا یک تکه گوشت  خوابیده به روی تخت بیمارستانم  که 65 نفر برای همراه  بودن یا نبودن من دعوا می کنند .


امروز گفتم:  تو نود سال این تن را باخود کشیدی و خسته شدی ؟می خواهی از  حالا تا ابد استراحت کنی؟


گفت: تنم خسته است ذهنم خسته نیست


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت: 22:54
می پسندم نمی پسندم

فروشنده مترو(6)

فروشنده  مترو(6)

 


احتیاج به هوش  خیلی زیادی نیست  تا هر کسی بفهم تو برای معاش در مترو فروشندگی نمی کنی . ماموران انتظامی و امنیتی  در سطوح مختلف  هم می دانند  فقط به خاطر پشتیبانی " کولی ها " و "فیوج ها " است که می توانی در اینجا با این سر و وضع بمانی  و نمایش یک فروشنده را اجرا کنی.
پیر مرد شیک پوش به همین  راحتی با من شروع  به صحبت کرد و من خیره به چهره او چشم دوخته بودم .
با تعجب پرسیدم اینجا چه خبر است ؟ شما  چه کسی هستیید ؟ شما هم  فیوج هستید ؟
پیر مرد  بعد از نگاه  به" لب تاب " و وارد کردن تعدادی اعداد و ارقام و و بررسی یک نمودار  به نظر پیچیده در صفحه مانیتور "لب تاب" خود  رو کرد به من و با متانت  گفت:


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت: 22:52
می پسندم نمی پسندم

فروشنده مترو(5)

فروشنده  مترو(5)

 

 

روزها از پی هم می گذشت و من نگاهم نسبت به گذشته و مردم  اطرافم تغییر می کرد و هفته ای دو روز در هفته درست مانند کودکی که به کلاس نقاشی تابستانی خویش می رود . به مترو می رفتم برای دستفروشی از تمام سنین دوست و همکار پیدا کرده بودم  کسانی را می دیدم و می شناختم و  با آنها دوستی می کردم که قبلا به ظاهر در مقابل نگاهم بودن ولی نمی دیدمشان . دوستانی فیوج پیدا کردم با اسامی متفاوت با دیگر مردم  مانند    صد توماني، مدهوبالا، اشرافي، هيرا، رسميه ,گيلا , جميل، عظيمه، اصيل، فداحسين و صاحب‌علي  ما بصورت تیمی  کار می کردیم  در تیم ما فروشنده زن , مرد , گدای زن به همراه نوزاد  و همینطور کودک گدا وکودک فروشنده بود. جالب این بود که آنها پیشاپیش واگنها را شناسایی می کردنند و می دانستنن در کدام واگن حتی در کدام قسمت می توان فروش و درآمد بیشتری داشت .


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت: 22:51
می پسندم نمی پسندم

فروشنده مترو(4)

فروشنده  مترو(4)

 


بو گیر پا  , بوگیر کفش , بو گیر کف کفش  ,  کف پای شما دیگر بوی بد نمی دهد  با استفاده از  " نانو تکنو لوژِی"  فقط هزار تومان.
 
بنا به تصمیم  مقامان ارشد  مافیای  دستفروشی و  مخصوصا شخص  آقای "دلفیقرار بر این شد تا من هفته ای دو روز در ساعات مشخص در مترو "بوگیر پا" بفروشم .مدت کوتاهی این روند ادامه داشت تا یکی از  روزهایی که می خواستم مبلغ فروش آن روز را تحویل دلفی بدهم  . بعد از تحویل وجهه  "دلفی" رو کرد  به من و گفت : چای  می خوری؟
 
با تعجب  گفتم : بله  می خورم  اما کجا ؟  اینجا مگر قهوه خانه است؟


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت: 22:50
می پسندم نمی پسندم

فروشنده مترو (3)

فروشنده  مترو (3)

 


ساعتها گذشت  مانند کودکی که تازه  راه رفتن  را آموخته  افتان و خیزان  گام بر می داشتم  چشم در چشم مردم دوخته هدف غائی  زندگی و خلقتم را فروش یک بسته  بیشتر پاستیل می دیدم. مثل یک حرفه ای در یکی از ایستگاه ها پیاده شدم تا واگن عوض کنم  دو دست در دو سویم  من را گرفتن  نگاهی انداختم دو مامور انتظامی مترو بودن .
یکی از آن دو  گفت : مگر اینجا بازار است ؟ با چه اجازه ای  می فروشی؟
من هم بنا به تربیت و فرهنگ  محیطی که در آن رشد و تکوین پیدا کردم  در ابتدا با اقتدار  از حق فروشندگی خودم دفاع کردم ولی بعد از این که قدرت طرف مقابلم را بیشتر از خود دیدم  با توسل به  فرو دستی و التماس  از دستشان گریختم .


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت: 22:49
می پسندم نمی پسندم

فروشنده مترو (2)

فروشنده  مترو (2)

 

داخل دریای یخ افتاده بودم  دست و پایم  منجمد  شده بود بسختی حرکت می کرد   نه دم داشتم  و نه باز دم . باورم  نمی شد چونین ضعیف باشم  با خود گفتم  منصرف شو   بسته های پاستیل را بگذار زیر میز کار خود و هر ده دقیقه یک بسته اش را با کسب  لذت  تمام بخور و از خیر تجربه  و توانایی اجتماعی بگذر  در آستانه سکته هستی . نمی دانستم چنین نا توان هستم. ازاین کار ساده تر چیزی است ؟ با خود گفتم   نقشی را که جامعه برای تو در نطر گرفته واقعا چنین سخت و محکم  نفوذ ناپزیر است ؟ تو با آن آرزو های بلند  توقعات  آنچنانی  در کجا واقع  شدی ؟ کار از این ساده تر؟


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت: 22:48
می پسندم نمی پسندم

فروشنده مترو(1)

فروشنده  مترو(1)

 

هر وقت سوار مترو تهران می شدم با دیدن فروشندگان دورگرد داخل واگنهای مترو یک ترکیب حسی  وجودم را فرا می گرفت . حسی آمیخته به ترهم و دلسوزی  با حسادت و غبطه  . ترهم و دلسوزی برای اینکه در این شرایط سخت اقتصادی  کسی  با حداقل امکانات مالی دل به دل این محیط خشن حاکم بر این کلان شهر بزند روزی و خرج خانواده اش را با مشقت  کسب کند .و حسادت از آن جهت که این عمل خود یک جسارت و توانایی اجتماعی است کالایی ساده را در دست بگیری و با اتکا ء به مهارت اجتماعی خود و اعتماد به نفس  بتوانی پول از دست مردم در حال گذر کسب کنی. و این که من اگر این امکانات مالی و اجتماعی  مختصر خود را چه به حق و چه نا به حق نداشتم  می توانستم 


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت: 22:46
می پسندم نمی پسندم

عکس پروفایل قشنگ سرباز


تاریخ ارسال پست: شنبه 16 بهمن 1395 ساعت: 21:43
می پسندم نمی پسندم

عکس پروفایل قشنگ اتش نشان125

عکس پروفایل قشنگ اتش نشان 125 فدای داری

 


تاریخ ارسال پست: شنبه 16 بهمن 1395 ساعت: 21:37
می پسندم نمی پسندم

پروفایل سرباز

عکس پروفایل قشنگ سرباز یعنی اش خوری نبود


تاریخ ارسال پست: شنبه 16 بهمن 1395 ساعت: 21:27
می پسندم نمی پسندم

تاتو عقرب

تاتو عقرب

 


تاریخ ارسال پست: جمعه 15 بهمن 1395 ساعت: 15:48
می پسندم نمی پسندم

تاتو عقرب

تاتو عقرب

 


تاریخ ارسال پست: جمعه 15 بهمن 1395 ساعت: 15:43
می پسندم نمی پسندم

عکس خالکبوی های فانتزی

عکس خالکبوی های فانتزی

 


تاریخ ارسال پست: جمعه 15 بهمن 1395 ساعت: 15:40
می پسندم نمی پسندم

تاتو عنکبوت

تاتو عنکبوت

 


تاریخ ارسال پست: جمعه 15 بهمن 1395 ساعت: 15:35
می پسندم نمی پسندم

تاتو گل رز

تاتو گل رز

 


تاریخ ارسال پست: جمعه 15 بهمن 1395 ساعت: 15:31
می پسندم نمی پسندم

تاتو شیر

تاتو شیر

 

 


تاریخ ارسال پست: جمعه 15 بهمن 1395 ساعت: 15:25
می پسندم نمی پسندم

تاتو شکلک

تاتو شکلک

 


تاریخ ارسال پست: جمعه 15 بهمن 1395 ساعت: 15:22
می پسندم نمی پسندم

کتاب سوته دلان 7

کتاب سوته دلان 7


تاریخ ارسال پست: جمعه 15 بهمن 1395 ساعت: 15:10
می پسندم نمی پسندم

تاتو ستاره

تاتو ستاره

 


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 11 بهمن 1395 ساعت: 22:13
می پسندم نمی پسندم

تاتو دختر 3

تاتو دختر

 


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 11 بهمن 1395 ساعت: 22:7
می پسندم نمی پسندم

تاتو دختر

تاتو دختر

 


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 11 بهمن 1395 ساعت: 22:1
می پسندم نمی پسندم

تاتو دختر

تاتو دختر

 

 


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 11 بهمن 1395 ساعت: 21:57
می پسندم نمی پسندم

تاتو حروف انگلیسی

تاتو حروف انگلیسی


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 11 بهمن 1395 ساعت: 21:50
می پسندم نمی پسندم

عکسهای تاتو به صورت سه بعدی

عکسهای تاتو به صورت سه بعدی

 


تاریخ ارسال پست: جمعه 8 بهمن 1395 ساعت: 8:26
می پسندم نمی پسندم

عکس مدل های تاتو کل بدن

عکس مدل های تاتو کل بدن

 


 


تاریخ ارسال پست: جمعه 8 بهمن 1395 ساعت: 8:23
می پسندم نمی پسندم

تاتو گرگ 3

تاتو گرگ



تاریخ ارسال پست: جمعه 8 بهمن 1395 ساعت: 8:18
می پسندم نمی پسندم

تاتو عقاب

تاتو عقاب

 


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 7 بهمن 1395 ساعت: 19:5
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 116